تکتم جاوید | شهرآرانیوز؛ چهارچوب و شکل ازپیش تعیین شده کار برایشان معنایی ندارد. قرار هم نیست همان کاری را بکنند که دیگران انجام میدهند. به قلمروهایی وارد شده اند که برخی هایشان در مسجد اولین هستند و برای خیلیها ناآشنا. از فعالیتهای مسجدی میگوییم، اما پیش از اینکه تصور کنید منظورمان فعالیتهای فرهنگی معمول است، باید خیالتان را راحت کنیم در مسجدی که درباره اش گفتیم، از این خبرها نبوده و نیست. زیرا امام جماعتش نگاه فراتری به حوزه کاری اش دارد. اقامه سه وعده نماز، برگزاری جلسات هفتگی حفظ و قرائت قرآن، برپایی مراسم دعا و مناسبتهای ملی مذهبی و کمک به نیازمندان را بگذارید کنار. ماجرای مسجد امام حسین (ع) از جنس اشتغال زایی و کارهای بنیادین است؛ به طوری که بین مساجد استان نمونه و برتر است.
صیادشیرازی ۲۷، مسجد و حسینیه مجتمع آموزشی فرهنگی امام حسین (ع). اواخر سال ۱۳۸۶ بود که حجت الاسلام المسلمین سیدمجتبی سلطانی یا به گفته خودش طلبهای جوان، امام جماعت آن مسجد شد. هم زمان در دانشگاه حقوق میخواند و در حوزه تحصیل میکرد: «مسجد عمر زیادی نداشت. وقتی آنجا مستقر شدم، ساختمانی نیمه کاره در زمینی دوهزاروپانصدمتری بود. فقط یک نوبت نماز مغرب و عشا در آن برگزار میشد. بنیه مالی چندانی نداشت، اما برنامههای کانون فرهنگی در حد توانشان انجام میشد.»
آقای سلطانی خیلی زود دست جنباند و سروسامانی به کارها داد. اول سه وعده نماز جماعت را برپا کرد، عملیات عمرانی مسجد را ادامه داد و رونقی به جلسات هفتگی و کلاسهای آموزشی. اینها را تعریف میکند که بگوید در کارهایی که نقش ابتدایی مسجد است، کم نگذاشتند، اما افتخارات دوران کاری اش چیزهای دیگری است؛ همانها که بیشتر اسمی از آن در فضای مسجد برده نمیشود: «برنامه مهمی که عملیاتی کردیم، ورود به حوزه اقتصاد و اشتغال زایی بود و دیگری مجوز راه اندازی مدرسه که یکی از آرزوهایم بود و الحمدلله عملی شد.» از سال ۱۳۸۷ مسجدشان بانی شروع به کار چند گروه جوان دختر و پسر شد.
حجت الاسلام المسلمین سلطانی از ایدهها با روی خوش استقبال میکرد و به جوانها میدان میداد، اما در مسیر کار جدی، مصمم و پیگیر بود. خودش توضیح میدهد: «سال ۱۳۸۷ چند نفر از پسرهای تحصیل کرده مسجد آمدند سراغم و گفتند میخواهیم یک شرکت تأسیس کنیم، اما سرمایه و هزینه اجاره محل را نداریم. نیتشان خیر بود و میخواستم موانع را از پیش پایشان بردارم. برای همین بین دو نماز به مردم اعلام کردیم کمک کنند و درمقابل سهام دار شرکت باشند. گفتم دو اتاق مسجد مال شما. همان جا بذر شرکت «به پویان امین منتظر» کاشته شد.»
نه اینکه، چون اولین تجربه او و مسجدشان بود، بی گدار به آب بزند. امام جماعت برای بقیه راه هم فکر کرده بود: «اول اتاقها را رایگان در اختیارشان گذاشتم. اولین پروژه شان هم بهینه سازی مصرف انرژی مسجد بود و آنجا را به پنل خورشیدی مجهز کردند. بعد که کارشان رونق گرفت، گفتم باید از سود شرکت اجاره بدهید. درصدی که تعیین کردم، اندک بود، اما باید برایشان تعهد ایجاد میکرد.»
شرکت تأسیس شده مسجد، چندماه بعد به ساختمان دیگری نقل مکان کرد. زیرا حجت الاسلام المسلمین سلطانی حواسش به کار بچهها بود و میدانست حالا که به سوددهی رسیده اند، باید مستقل شوند. آن شرکت هنوز مجمع عمومی سالانه اش را در نمازخانه مسجد امام حسین (ع) و با حضور اهالی محل برگزار میکند.
پروژه دیگر حمایت از تعدادی دیگر از جوانان مسجد بود و راه اندازی شرکتی که ابتدا قرار بود فیلم سازی کند و بعد به صورت تخصصی به حوزه پویانمایی وارد شد. سلطانی همان راه قبلی را ادامه داد. دوباره از بچهها طرح و برنامه گرفت، برایشان سرمایه جمع کرد، اتاق را رایگان بخشید و بعد اجاره گرفت و پنج شش سالی صبر کرد که کارشان پا بگیرد و آن وقت به آنها گفتم فرصت را به دیگران بدهند و بروند جای دیگر. همان بچهها حالا آن قدر قدرتمند کار میکنند که بازار تولیداتشان به اروپا و غرب آسیا رسیده است.
تا اینجای کلام را پیش میبرد، اما تأکید دارد تصور نکنیم کار اقتصادی فقط مربوط به پسرهاست یا مسجد آنها فقط جای حمایت از مردها بوده است: «تعدادی از دخترهای مسجدی گفتند میخواهیم تولیدی ملزومات عبادت را راه بیندازیم؛ با نام رسمی خودمان. آموزشهایی نیز در مسجد فراگرفتند. با آنها هم مانند قبلیها رفتار کردم. زمانی که متوجه شدم تولیداتشان را به سراسر کشور و حتی به کشورهای عراق و هند هم ارسال میکنند، به آنها نیز اعلام کردم وقت مستقل شدنشان است.»
حالا به گفته او یک گروه دختران در مسجد باقی مانده اند که در تولید زرین و چرم دوزی فعالیت میکنند و فردی که در هشتاد متر فضای زیر مسجد پرورش ماهی راه انداخته است. ویژگی همه صاحبان این گروهها این بود که نیاز به حامی داشتند و سرمایه اولیه؛ امکانی که حجت الاسلام المسلمین سلطانی با کمک مسجدیها در اختیارشان گذاشت. چون به جایگاه مسجد اعتقاد داشت: «یک جمله حجت الاسلام و المسلمین جوادی آملی همیشه در گوشم بود که میگفت: معاش مردم نباید از معادشان جدا باشد. میدانستم اگر معاش اینها از مسجد سوا شود، خودشان هم از مسجد جدا میشوند. امامان جماعت باید بدانند کار اقتصادی و فرهنگی در مسجد با هم تضادی ندارد. درحالی که مسجد به شدت بنیه کار اقتصادی و درآمدزایی دارد.»
«سالها به من میگفتند طرح مدرسه در مسجد را برگزار کنیم. مساجد زیادی هستند که در این حوزه به شکلی قدرتمند کار میکنند، اما من اصرار داشتم که مدرسه ما باید با مجوز اداره کل نوسازی مدارس و آموزش وپرورش نهاد مستقلی در کنار مسجد باشد.» امام جماعت مسجد امام حسین (ع) در ادامه این جملات و با برقی که به چشمانش نشسته است، از مراحل راه اندازی اولین مدرسه مسجد یاد میکند: «از سازمان نوسازی مدارس آمدند برای بازدید مسجد و از همه قسمت هایش ایراد گرفتند. هم پول زیادی برای اصلاح لازم داشت و هم زمان. مغازه مسجد را به رهن دادم و پولش را گذاشتم برای بنای مدرسه. از اهالی هم کمک گرفتیم. طی کردن مراحل اداری هم خیلی سخت بود؛ چون اولین بار قرار بود چنین اتفاقی بیفتد، اما سرانجام رخ داد.»
نزدیک سه سال از آن زمان میگذرد و پیش دبستانی و مدرسه دوره اول پسرانه در طبقه بالای مسجد با استقبال و رضایت فراوان والدین برپاست. نمازجماعت ظهر با حضور بچهها در مسجد برگزار میشود و اردو هم دارند که همان جا از وسایل بازی مسجد استفاده میکنند و یک شب میخوابند. حجت الاسلام و المسلمین سلطانی میگوید: «قرار نیست اصول مذهبی و تربیتی را به بچهها دیکته یا نصیحت کنیم. همین که خودشان در مسجد باشند و ببینند بزرگترین آموزش است. آموزش مستقیم دینی نداریم، ولی تفریح و لذت بچهها در مسجد است. امسال به مدیر مدرسه هم گفتم باید از سود شهریه درصدی را به مسجد بپردازد.»
امام جماعت مسجد امام حسین (ع) که اکنون دانشجوی دکترای حقوق خصوصی است و طلبه سطح چهار حوزه، پس از سالها برای خودش صاحب نظر و ایده پرداز کار فرهنگی شده است: «همه فکر میکنند کار فرهنگی خرج تراش است. دولتها از درآمد نفت برای حوزه فرهنگ و ارشاد خرج میکنند، درحالی که هرکدام از سازمانهای فرهنگی میتوانند درآمدزا باشند. ذائقه مردم در حال تغییر است. در گذشته تلویزیون را روشن میکردند و فیلم و سریال میدیدند، اما حالا حاضرند برای همانها پول بدهند. باید این ذهنیت را در فضای جامعه تغییر بدهیم که کار فرهنگی مفت و رایگان است. زیرا هرچه برایش هزینه کنند، ارزشمند میشود.»
اینها برای او شعار نیست و به هرکدام از کلماتی که میگوید، هم اعتقاد دارد و هم در فضای مسجد عملی شان کرده است. چندسال است هرماه در مسجد مسابقه کتاب خوانی برگزار میکند، اما شرطش این است که اهالی محل کتاب را بخرند؛ برای اینکه در سبد ماهانه خانواده پولی برای کتاب کنار باشد. درمقابل کتابها را با تخفیف برایشان میگیرد و نامش را گذاشته است «کتاب به شرط چاقو» و میگوید: «کتابهایی که معرفی میکنیم، به شرط چاقو است. به همه گفتم اگر کتاب را خواندید و دوست نداشتید، برگردانید و پولش را پس بگیرید. در این مدت هیچ کس ناراضی نبوده است. هرماه خیلیها شرکت میکنند. هم پول کتاب را میدهند، هم در هزینه جایزه مشارکت میکنند. این یعنی مشوق گذاشتن برای خواندن کتاب. اما کتاب مجانی نداریم. باید برای تغذیه روح هم هزینه کرد.»
فعالیتهایی که در مسجد انجام میدهند، فهرست بلندبالایی دارد؛ از برگزاری نمایشگاه مشاغل خانگی گرفته تا شورای سازش و حل اختلاف، کلاسهای آموزشی، برگزاری دورههای تخصصی مهدویت، فعالیت دو مرکز نیکوکاری، سه شنبههای مهدوی که غذای گرم میان نیازمندان توزیع میشود و فعالیتهایی که میگوید که همه را نگفته است، اما برای امامان جماعت و مساجد دیگر حرف برای گفتن زیاد دارد: «مساجد ظرفیتهای بزرگی برای فعالیت دارند. فعالیتهای مسجد با وجود مسئولیتهای اداری دیگرم وقت و انرژی زیادی از من میگیرد، اما هنوز دوست دارم مسجدمان رشد کند. معتقدم مدرسه حال و هوای مسجد را زنده کرده است. در جلساتی که با ائمه جماعات داشتم، مدام به همه توصیه کردم کپی برداری نکنند و براساس ظرفیت مسجد خودشان فعال شوند. مساجد ظرفیتهای معطل مانده بسیاری دارند که باید آنها را به کار گرفت.»
مرتضی تقوایی حسین زاده عناوین را میشمارد؛ از شرکت برتر سالهای ۱۳۹۶، ۱۳۹۸ و ۱۴۰۰ استان تا شرکت برتر سال ۱۳۹۹ وزارت نیرو و.... از اینکه به عنوان اولین شرکت زیرمجموعه مسجد کارشان را چهارنفره شروع کردند. او اضافه میکند: «سهام داران هلدینگ دانش بنیان «به پویان امین منتظر» ۶۴ نفر مسجدیهای آن موقع هستند، اما فعالیتهای نامحدود شرکت اکنون با ۱۸۲ نفر نیرو پیش میرود. محوریت شرکت ما بهینه سازی مصرف انرژی و هوش مصنوعی در صنایع بزرگ مانند شرکتهای نفتی، گاز و پتروشیمی است و با وجود نیروهایی از مقطع کارشناسی تا پسادکترا فعالیت ما گستردگی بسیاری دارد.» به نظر نمیرسد از ابتدای راه اندازی به این گستردگی در کار فکر کرده باشند، اما امروز ۳۵ پروژه کشوری و دو پروژه خارجی در دست اقدام دارند.
نام مدرسه را «نور بصیرت» گذاشتند. مهر ۱۴۰۰ اولین ورودی هایش را گرفت و امسال ۱۳۰ دانش آموز دارد. مجتبی ایزدپناه مدیرداخلی دبستان است که با یازده نفر همکار دیگرش مدرسه را اداره میکنند. نقطه قوت دبستانشان این است که یک کارگاه ثروت ساز دارد و در توضیحش میگوید: «ما از کلاس اول دبستان تولیدکردن را به بچهها آموزش میدهیم که خودشان بسازند و در بازارچه مسجد هم بفروشند؛ موارد مختلفی از دکوپاژ، تولید عرقیجات گیاهی تا بسته بندی ادویه. بچههای کلاس سوم تا ششم ما حالا آن قدر حرفهای شده اند که برای خودشان در شبکههای اجتماعی بازاریابی و فروش مستقل دارند.»
شرکت سینمایی «یار» که سالها پیش با حضور پانزده نفر از جوانان مسجد امام حسین (ع) آغازبه کار کرد، اکنون در حوزه تخصصی اهل بیت (ع) در حال تهیه و تولید انیمیشین برای کشورهای کویت، عمان، عراق، شیعیان عربستان و شیعیان انگلستان است. علاوه بر صدها پویانمایی که برای سازمانها و ادارات استانی و کشوری تولید کرده اند، حالا به اجرای طرح مهم تری فکر میکنند. حمیدرضا ایزدی، مدیر شرکت، در این باره توضیح میدهد: «ما هنوز هم به مسجد متصل هستیم. برای همین طرحی را با نام «سنگر پویا» به امور مساجد ارائه کردیم که در مرحله تأییدات نهایی است. در این طرح بنا داریم در بازه زمانی پنج ساله به تیمهای منتخب چهارنفره که از صد مسجد به ما معرفی میشوند، تهیه و تولید پویانمایی را آموزش بدهیم.»
از روزی که محمد نقیب بساط آکواریوم و حوضچه و ماهی هایش را به زیرزمین مسجد آورد، نزدیک ۱۰ سال گذشته است. آن زمان دو نفر بودند و تصمیم گرفتند فضای هشتادمتری زیر مسجد را برای تولید و پرورش ماهیهایی بگیرند که تا آن زمان وارداتی بود. نقیب دراین باره میگوید: «زیرزمین را برای تکثیر ماهیهای زینتی تجهیز کردیم. حالا به طور غیرمستقیم حدود دویست تا سیصد نفر از این پرورش ماهی سود میبرند. اینجا تولید میکنیم و در استخرهایی در مناطق و شهرهای دیگر پروار میکنند. امید و برنامه ریزی مهم ما آیندهای است که انتظارش را میکشیم و آن ورود به صادرات است.»
دو کارگاه تولیدی هم کنار مسجد راه افتادند؛ این بار با حضور دختران جوان. هرکدام از کارگاهها عمری سه یا چهارساله دارند. یکی تولیدی ملزومات عبادت است با نام تجاری «آلا» و دیگری تولید رزین و چرم دوزی با نام تجاری «آلما». بانیان هردو چند دختر جوان و هم محله مسجد بودند. کمالی و جاودانی در ابتدای راه با هم یک گروه شدند که تولیدی ملزومات عبادت را راه انداخته اند، اما بعد جاودانی که هنر خوانده بود، تولیدی دیگری راه انداخت و هردو در حال کار و تحویل سفارش هستند. در هردو کارگاه بانوان و دختران جوان زیادی آموزش هنری دیدند، همان جا کار کردند یا رفتند و مستقل سفارش گرفتند. این یعنی هم خودشان دست به کار تولید و سفارش شدند و هم چندبانوی دیگر را مستقل کردند.